-
انشا درباره فداکاری
در این مطلب چند انشا در مورد فداکاری با مقدمه، بدنه و نتیجه گیری برای پایه های دبستان (یا ابتدایی) و متوسطه (راهنمایی و دبیرستان) آماده کردهایم. امیدواریم این مطلب در ارائه ایده های مناسب نگارش به شما کمک کند. انشا درباره فداکاری برای پایه های ابتدایی مقدمه فداکاری یعنی کسی به دیگران کمک کند یا کار خوبی……
-
نورا و اتاق نیمه شب – بخش هفتم – سوفی و چارلی
زبون دراز با ناامیدی گفت: مثل اینکه اشتباه کردیم. نورا که نمیدانست به خاطر ناتوانی در دیدن نوشتههای کتاب باید خوشحال باشد یا ناراحت کتاب را بست و گفت: من که بهتون گفتم. دماغ دراز گفت: بانو خودتون رو دست کم نگیرید. به احساس ما و توانایی خودتون اعتماد کنید. همین که ما رو میبینید……
-
نورا و اتاق نیمه شب – بخش ششم – سرزمین های هفت گانه
تاد تنها و نگران گوشه اتاق ایستاده بود: نورا اونجا یه سوسک بود. نورا نفس راحتی کشید. طولی نکشید که مادربزرگ و اِما هم از راه رسیدند و بعد هم پدربزرگ. پدربزرگ حشره ظاهرا بیآزاری که همین چند لحظه پیش باعث ترس تاد و نورا و البته مابقی ساکنین خانه شده بود را از اتاق……
-
نورا و اتاق نیمه شب – بخش پنجم – بانوی تازه
تاد آن شب هم مثل شب قبل خیلی زود به خواب رفت. بازی با اسباب بازیهای جدیدش حسابی او را خسته کرده بود. طوری که برای شنیدن قصه های کتابی که از نورا قول خواندنش را گرفته بود هم بیدار نماند. نورا آن شب در رختخواب به عمه لیزا فکر میکرد. چرا عمه لیزا اجازه……
-
نورا و اتاق نیمه شب – بخش چهارم – اتاق عمه لیزا
– نورا بلند شو دیگه. نورا به زحمت چشمهایش را باز کرد. – چیه؟ بگذار بخوابم تاد. – گشنمه. در باز نمیشه. نورا که نیمه خواب بود تازه یادش افتاد دیشب در را قفل کرده است. خوشبختانه هیچ خبری از غریبهها نشده بود. تمام شب تا نزدیکیهای سپیده دم خواب به چشم نورا نیامده بود.……