-
انشا در مورد وطن و میهن
در این مطلب چند انشا در مورد وطن و میهن برای پایه های دبستان (یا ابتدایی) و متوسطه (راهنمایی و دبیرستان) برای شما آماده کردهایم. امیدواریم این مطلب در ارائه ایده های مناسب نگارش به شما کمک کند. انشا درباره وطن برای پایه های دبستان یا ابتدایی مقدمه انشا وطن یا میهن جایی است که……
-
انشا در مورد روز پرستار
در این مطلب چند انشا در مورد پرستار و روز پرستار برای پایه های دبستان (یا ابتدایی) و متوسطه (راهنمایی و دبیرستان) برای شما آماده کردهایم. امیدواریم این مطلب در ارائه ایده های مناسب نگارش به شما کمک کند. انشا درباره روز پرستار برای پایه های دبستان یا ابتدایی مقدمه پرستارها یکی از بهترین دوستان……
-
انشا در مورد خدای مهربان
در این مطلب چند انشا در مورد خدای مهربان برای پایه های دبستان (یا ابتدایی) و متوسطه (راهنمایی و دبیرستان) برای شما آماده کردهایم. امیدواریم این مطلب در ارائه ایده های مناسب نگارش به شما کمک کند. انشا درباره خدای مهربان برای پایه های دبستان یا ابتدایی مقدمه خدای مهربان همان خدایی است که ما……
-
داستان پادشاه ظالم و بهترین عبادت
روزی پادشاهی بی انصاف از فردی پرهیزکار و خداترس پرسید: در میان عبادت ها کدام عبادت بهتر و پسندیده تر است. پرهیزکار گفت: بهترین عبادت برای تو خوابیدن در نیمه روز است تا مردم برای مدت کوتاهی هم که شده از آزار و ظلم تو راحت باشند. ظالمی را دیدم که نیمه های روز خوابیده……
-
نورا و اتاق نیمه شب – بخش دوم – خانه جدید
بهترین راه این بود که نورا و تاد با مادربزرگ و پدربزرگ پدریشان در ویندسور زندگی کنند. این انتخاب خود بچه ها هم بود. هرچند نورا دلش نمیخواست از همسایه ها، دوستان و همکلاسی های قدیمیش دور شود اما هم نورا و هم تاد نیاز به کسی داشتند که از آنها مراقبت کند. این تصمیم……
-
انشا در مورد کتاب و کتابخوانی
در این مطلب چند انشا در مورد کتاب و کتابخوانی، فواید کتاب، انواع کتاب ها و اهمیت کتاب برای شما آماده کردهایم.
-
انشا در مورد معلم
در این مطلب چند انشا در مورد معلم برای پایه های دبستان (یا ابتدایی) و متوسطه (راهنمایی و دبیرستان) برای شما آماده کردهایم.
-
انشا و مقاله در مورد آسمان و آسمان شب
در این مطلب چند انشا و مقاله در مورد آسمان، زیبایی های آسمان و آسمان شب برای پایه های دبستان (یا ابتدایی) و متوسطه (راهنمایی و دبیرستان) برای شما آماده کردهایم.
-
داستان دعای درویش در حق حاکم
در زمان حکومت حجاج بن یوسف ثقفی، به او خبر دادند درویشی در بغداد زندگی میکند که دعاهایش برآورده میشوند. حجاج دستور داد او را به حضورش آوردند و از او خواست دعای خیری در حقش کند. درویش دست به دعا بلند کرد و گفت: خدایا جان او را بگیر. حجاج با ناراحتی پرسید: این……
-
قصه کودکانه سارا و احترام به بزرگترها
روزی سارا همراه مادربزرگش به بازار محله رفته بود تا برای خرید به او کمک کند. سارا وقتی از کنار یک مغازه رد میشد عروسک قشنگی دید و به مادربزرگش گفت: مامان بزرگ من اون عروسک رو میخوام. میشه برام بخرید؟ مادربزرگ سارا با لبخندی گفت: سارا جان، الآن پول کافی برای خرید عروسک ندارم.……