انشا درباره آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید

انشا درباره آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید برای پایه های دبستان و راهنمایی یا متوسطه

در این مطلب چند انشا در مورد آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید برای پایه های دبستان (یا ابتدایی) و متوسطه (راهنمایی و دبیرستان) برای شما آماده کرده‌ایم. امیدواریم این مطلب در ارائه ایده های مناسب نگارش به شما کمک کند.

انشا شماره یک به زبان کودکان درباره آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید

مقدمه

من هر روز صبح ساعت 7 و 15 دقیقه از خانه خارج می‌شوم و به سمت مدرسه راه می‌افتم. مدرسه من نزدیک خانه‌مان است و پیاده 10 دقیقه طول می‌کشد تا به مدرسه برسم. البته بعضی روزها هم پدرم با ماشین مرا به مدرسه می‌رساند. اما بیشتر روزها پیاده به مدرسه می‌روم. به همین خاطر در مسیر خانه تا مدرسه چیزهای جالب زیادی می‌بینم. در این انشا می‌خواهم تعدادی از چیزهایی که در راه خانه تا مدرسه می‌بینم را برای شما بگویم.

بدنه انشا درباره آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید

در محله ما یک کتابفروشی وجود دارد که تعداد زیادی کتاب دارد. من کتاب ها را خیلی دوست دارم. به خاطر همین بعضی وقت ها داخل کتابفروشی می‌روم و کتاب ها را نگاه می‌کنم. صاحب کتابفروشی مرد مهربانی است و به من اجازه می‌دهد کتاب ها را ورق بزنم. بعضی وقت‌ها هم مثل روز تولدم یا وقتی نمره های خوبی می‌گیرم پدر و مادرم از این کتابفروشی برایم کتاب می‌خرند.

یک مغازه قصابی هم بین راه خانه تا مدرسه من هست که همیشه گربه های گرسنه و زیبایی اطراف آن دیده می‌شوند. مغازه دار گاهی اوقات به آن‌ها غذا می‌دهد و آن ها با دندان های قشنگ و بامزه شان غذایشان را می‌خورند.

کوچه ها و خیابان های بین خانه تا مدرسه در هر فصل از سال شکل خاصی دارند. در فصل پاییز برگ ها زرد می‌شوند و گاهی اوقات هنگام عبور از روی برگ هایی که روی زمین ریخته‌اند صدای خش خش آن‌ها را می‌شنوم. در فصل زمستان بعضی وقت ها باران می‌بارد یا برف روی زمین می‌نشیند و کوچه ها و خیابان ها را سفیدپوش می‌کند. در فصل بهار هم درختان سبز و گل های رنگارنگ همه جا را زیبا می‌کنند. من با دیدن این زیبایی ها به قدرت خدا پی می‌برم.

بین راه یک خیابان هم وجود دارد که یک پل عابر پیاده دارد. من همیشه برای عبور از خیابان از پل عابر پیاده استفاده می‌کنم. این کار خطر کمتری نسبت به رد شدن از خیابان دارد و لازم نیست منتظر عبور اتومبیل ها شویم.

نتیجه گیری

من هر روز صبح از خانه به مدرسه می‌روم. در مسیر خانه تا مدرسه چیزهای جالب زیادی وجود دارد. ما می‌توانیم با دقت به اطراف خود بین راه خانه تا مدرسه و برگشت به خانه از زیبایی‌های مسیر لذت ببریم و چیزهای زیادی یاد بگیریم.

انشا شماره دو درباره آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید

من بیشتر روزها پیاده یا با دوچرخه از خانه به مدرسه می‌روم. مسیر من تقریبا کوتاه است و حدود ده دقیقه طول می‌کشد تا به مدرسه برسم. در این مسیر چیزهای جالب زیادی وجود دارد و بعضی اوقات اتفاقات جالبی می‌افتد.

در خیابانی که من از آن عبور می‌کنم یک موزه بزرگ و زیبا هست. در این موزه آثار باستانی مختلفی از گذشته ها جمع آوری شده است. من علاقه زیادی به تاریخ و آثار باستانی دارم. به همین دلیل گاهی اوقات بعد از مدرسه یا در روزهای تعطیل به موزه می‌روم و از اطلاعات کارکنان موزه و راهنماهای آن استفاده می‌کنم و مطالب جدید یاد می‌گیرم.

در مسیر خانه تا مدرسه یک بازار فروش صنایع دستی هم وجود دارد. در این بازار کالاهای مختلفی از کوزه و سبد گرفته تا عروسک های بافتنی فروخته می‌شود. یکی از کارهای مورد علاقه من ساخت صنایع دستی است. به خاطر همین همیشه از گردش در این بازار لذت می‌برم.

بک کافه هم در مسیر خانه تا مدرسه ما وجود دارد. همیشه افراد زیادی در این کافه با خوردن نوشیدنی های گرم و سرد اوقات خوشی را با دوستان یا خانواده خود می‌گذرانند. صاحب کافه مرد خوشرویی است که هنگام عبور از کنار کافه معمولا صدای خنده هایش من و دوستانم را خوشحال می‌کند.

علاوه بر این‌ها طبیعت و درختان متنوعی که در مسیر خانه تا مدرسه دیده می‌شوند هم بسیار زیبا و جذاب هستند. من همیشه از اینکه می‌توانم با سلامتی کامل و با پای خودم به مدرسه بروم و از دیدن مناظر زیبای این مسیر لذت ببرم از خدا تشکر می‌کنم.

یک روز اتفاق جالبی در مسیر برگشت به خانه برایم افتاد. من پیرزنی را در یکی از کوچه ها دیدم که میوه های زیادی خریده بود و با زحمت آن‌ها را با خود می‌برد. من به او کمک کردم تا میوه ها را به خانه ببرد. وقتی به خانه پیرزن رسیدیم از من تشکر کرد و یکی از شکلات هایی که برای نوه هایش خریده بود را به من هدیه داد.

این ها تنها تعدادی از مکان ها یا اتفاقات جالب و زیبایی بودند که در مسیر خانه تا مدرسه با آن‌ها روبرو شده ام. ما می‌توانیم در همین مسیر کوتاه هم از دیدن مناظر اطراف لذت ببریم و مطالب مفید زیادی یاد بگیریم.

انشا شماره سه در مورد آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینیم

فاصله مدرسه از خانه من نسبتا زیاد است. به همین دلیل معمولا با اتوبوس یا مترو به مدرسه می‌روم. البته گاهی اوقات هم با تاکسی یا اتومبیل پدرم به مدرسه می‌روم.

من بیشتر روزها با دوست صمیمی ام که منزلش نزدیک خانه ماست به مدرسه می‌آیم و در طول مسیر با او در مورد درس ها و تکالیف مدرسه یا موضوعات دیگر گفتگو می‌کنم. اما این باعث نمی‌شود به اطراف خودمان توجه نکنیم. در مسیر خانه تا مدرسه ما دیدنی های زیادی وجود دارد و اتفاقات جالب فراوانی هم رخ می‌دهد.

یک نانوایی در نزدیکی ایستگاه مترو وجود دارد. بعضی روزها سر و صدای بگومگوی صاحب نانوایی با مشتریان بلند می‌شود. یک روز به خاطر مشتریانی که می‌گویند نان کمتری می‌خواهند و داخل صف می‌زنند؛ بعضی روزها هم به خاطر نارضایتی مردم از کیفیت نان. گاهی اوقات کار به دعوا می‌کشد و مردم باید به زحمت صاحب نانوایی را از مشتری جدا کنند تا دعوا به جاهای باریک‌تر نکشد.

اکثر روزها در مترو یا اتوبوس آنقدر شلوغ است که به سختی می‌توان جایی برای نشستن پیدا کرد. اما یک روز که من و دوستم کنار هم در مترو نشسته بودیم مرد حدودا پنجاه ساله ای با عینک آفتابی و یک عصا وارد واگن مترو شد. به نظر می‌آمد مرد نابیناست. به همین خاطر من و دوستم از جایمان بلند شدیم و دست آن آقا را گرفتیم تا روی صندلی بنشانیم. مرد از ما تشکر کرد و همین که روی صندلی نشست گوشی موبایلش را از جیبش بیرون آورد و شروع کرد به خواندن و ارسال پیامک. اینجا بود که فهمیدیم مرد نابینا نیست. هنوز هم نمی‌دانیم این مرد مسن چرا در واگن مترو عینک آفتابی زده بود اما من و دوستم آن روز به خاطر کارمان حسابی تا مدرسه خندیدیم.

در یکی از ایستگاه های مترو یک نمایشگاه کتاب هم وجود دارد. فروشنده کتاب ها مرد خوشرویی است که همیشه در حال خواندن کتاب است. فکر می‌کنم گاهی اوقات آنقدر در کتاب ها غرق می‌شود که باید یک نفر را استخدام کند تا او را از غرق شدن نجات دهد یا کتاب ها را برایش بفروشد.

ما هر روز باید مسیر خانه تا مدرسه را طی کنیم. شاید فکر کنید این مسیر تکراری، خسته کننده است. اما ما در همین مسیر تکراری می‌توانیم از دیدن زیبایی های اطراف خود لذت ببریم و با افراد و شغل های مختلفی از نانوایی و قصابی تا آرایشگری، کتابفروشی و … آشنا شویم.


توجه: انشاهای منتشر شده در سایت قصه دون (از جمله انشا در مورد آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می‌بینید)، صرفا برای ارائه ایده انشانویسی و بهبود نوشتار است. ما به هیچ وجه کپی‌برداری و استفاده مستقیم از انشا و محتوای این مطالب برای تکالیف درسی را پیشنهاد نمی‌کنیم.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *