داستان عابد عیب جو برگرفته از حکایت هفتم باب دوم گلستان سعدی است و توسط قصه دون به زبان روان امروزی برگردانده شده است. به یاد میآورم در دوران کودکی اهل عبادت و شب زنده داری بودم و نسبت به پرهیزگاری و پارسایی حریص و طمعکار بودم. شبی در کنار پدر مشغول عبادت بودم. تمام طول شب حتی لحظه ای نخوابیده… ادامه خواندن داستان عابد عیب جو
برچسب: عابد
داستان عابد کم صبر و سگ گرسنه
روزی روزگاری عابدی در کوهی دور از مردم به تنهایی زندگی میکرد و روزهای خود را به روزه و عبادت خداوند مشغول بود. شبها هم قرص نانی به دستش میرسید که نصف آن را برای شام میخورد و نصف دیگر را برای سحر نگه میداشت. به این ترتیب با قناعت زندگی خود را میگذراند و… ادامه خواندن داستان عابد کم صبر و سگ گرسنه