داستان نگهبان ظالم و ظرف کودک

داستان نگهبان ظالم و ظرف کودک براساس حکایتی از کتاب موش و گربه شیخ بهایی است. آنچه در ادامه این مطلب می‌خوانید بازنویسی ساده و امروزی این حکایت توسط قصه دون است. روزی روزگاری مردی ظالم و ستمگر نگهبان راهی بود که رهگذران مختلفی از آن رفت و آمد می‌کردند. همه مسافران و رهگذران از جمله تاجران و … از دست… ادامه خواندن داستان نگهبان ظالم و ظرف کودک

داستان خجالت از خوبان در روز قیامت

داستان خجالت از خوبان در روز قیامت برگرفته از حکایت سوم باب دوم گلستان سعدی است و توسط قصه دون به زبان روان امروزی برگردانده شده است. روزی عبدالقادر گیلانی را در نزدیکی خانه خدا دیدند که صورتش را روی خاک و سنگریزه گذاشته شده و با خداوند اینگونه راز و نیاز می‌کند: ای خداوند مرا ببخش. اما اگر به… ادامه خواندن داستان خجالت از خوبان در روز قیامت